به نام خداوندبخشنده ی مهربان
ماه پربرکت
بزرگترین برکتش پیراستن و دور ردن یا کاستن آلودگی هاس ازجانمون از خلقیاتمون،
اگه ماه رمضون بیاید و بگذرد و اخلاق ماهمان اخلاق ناپسندی باشد که
داشتیم ماه کم برکتی بوده برای ما بزرگترین برکت این ماه رو ازش غفلت نکنیم،
برکتی که باتوجه و هوشیاری ما و باسعی و کوشش ما بدست میاد.
این ماه بلید برای همه ی ماماه مراقبه ،مواظب خود بودن ،به حساب خود رسیدن باشد. ادامه دارد..... *********************************** قسمتی از سخنرانی شهید بهشتی
به نام خدا
سلام رفقای همراه
چند روز دیگه سالروز شهادت شهید بهشتی و 72تن از شهدای حزب جمهوری اسلامی
شادی روحشون صلوات
از دیدار امام بر می گشت. رفته بود توی فکر. امام خواب دیده بود عبایش سوخته، به بهشتی گفته بود مواظب خودتان باشید.
می گفت از امام پرسیدم چرا؟
جواب داده بود: آقای بهشتی شما عبای من هستید.
*****************************************************
مرحوم فردوسی پور درباره آخرین ساعات عمر مبارک شهید بهشتی میگفت: اول مغرب نماز را به امامت شهید محمدحسین صادقی خواندیم. وقتی بیرون آمدیم، دیدم آقای بهشتی می خواهد وضو بگیرد. گفتم: آقا شما تازه می خواهید وضو بگیرید؟ جلسه امشب حساس است، زود تشریف بیاورید. فرمودند شما بروید من هم زود نماز را می خوانم و میآیم. فوری وضو گرفت و در صحن حزب نماز جماعت دیگری تشکیل شد که خوشبختانه عکس آن هم که آخرین عکس آقای بهشتی است، موجود است. در جلسه منتظر نشسته بودیم. من دم در نشسته بودم وقتی آقای بهشتی وارد شد، همه به احترام ایشان بلند شدند و شوخی با ایشان شروع شد. یکی میگفت: حاج آقا امشب خیلی نورانی شدهاید. خیلی زیبا و خوشگل شدهاید. ایشان هم خندید و گفت: «چشم شما زیبا میبیند، من فرق نکردهام.» ولی واقعا نورانیتر شده بود. جلو رفتند و نشستند. پس از اینکه تغییر دستور جلسه به رأی گذاشته شد و همه رأی دادند که درباره انتخاب رئیس جمهور پس از بنی صدر صحبت شود، بحث شد که حالا چه کسی در این باره صحبت کند که به آقای بهشتی رأی داده شد.
شهید استکی، نماینده شهر کرد، رئیس جلسه آن شب بود. پس از تلاوت قرآن، آقای بهشتی پشت تریبون رفت و سخن خود را آغاز کرد و گفت: ما باید ببینیم رئیس جمهور آینده میتواند روحانی باشد یا نه؛ آیا نظر امام که فرمودند رئیس جمهور روحانی نباشد، همین است یا فرق کرده و اجازه می دهند.
بعد افزودند: اگر نظر امام فرق کند که غیر روحانی رئیس جمهور بشود، آن فرد را این جلسه باید تعیین و معرفی کند و اگر فرمودند باید روحانی باشد، باز انتخاب آن توسط این جلسه است، ولی وظیفه ما تعیین چند نفر به عنوان یک هیأت است که خدمت امام بروند و نظر ایشان را بگیرند تا تکلیف ما روشن بشود. مطلب ایشان که به اینجا رسید، حدود ده دقیقه طول کشیده بود. این مدت را هم ساعت من که کامپیوتری بود و پس از انفجار روی 40/8 دقیقه شب ایستاده بود، نشان میداد که ده دقیقه قرآن بود و ده دقیقه هم صحبت ایشان طول کشید. برای همین، این ساعت برخلاف اظهار برخی، ساعت 20/8 بود که من در لحظات اولیه، زیر آوار به آن نگاه کردم و پس از آن هم دیگر از کار افتاد.
سخنرانی شهید بهشتی که به اینجا رسید، چون ایشان عادت داشت وقتی صحبتش به جایی حساس از بحث میرسید و به اصطلاح معروف گرم میشد، مکثی میکرد و به شنوندگان دور تا دور جلسه نگاهی میکرد که چقدر با صحبت او همراه هستند و بعد بحث را ادامه میداد. در این میان، یک دفعه به جمعیت گفت: بچهها بوی بهشت میآید. آیا شما هم این بو را استشمام میکنید؟ پس از این جمله بود که دیگر ما نفهمیدیم قضیه چه شد. این قدر انفجار شدید و سریع بود که هیچ کس از بازماندگان این فاجعه از لحظه انفجار چیزی به یاد ندارند، ولی این نکته را می دانم که خیلی چهره ایشان بشاش و نورانی شده بود. نکته مهم و باور نکردنی این بود که من در زیر آوار که هیچ امیدی به نجات نداشتم، احساس کردم و این را دیدم که نور بسیار شدیدی مثل نور چند پرژکتور قوی در اطراف تریبونی که آقای بهشتی در آنجا به شهادت رسید، در حال تابیدن است. از کسانی که مثل من زیر آوار بودند، پرسیدم این نور شدید چیست؟ من را مسخره میکردند که برقها قطع شده است؛ نور کجا بود، ولی واقعا برای لحظاتی این نور بود.
نمیدانم جز من چه افراد دیگری شاهد وقوع این کرامت بزرگ بودند و معلوم شد در لحظه شهادت مرحوم آقای بهشتی ـ که از محدود کسانی بودند که امام به چشم رهبری و یکی از اعضای شورای رهبری پس از خود در دوران تبعید عراق به او می نگریست ـ اتفاق عجیبی رخ داده است و فرشتگان الهی که از عالم ملکوت برای استقبال ایشان به عالم آخرت از این نشئه خاکی آمده بودند، چنان فراوان و با عظمت بودهاند که نور وجودی آنها حتی به چشم ما هم عیان شده بود.
بعدها در مصاحبهای که با فرزند بزرگ دکتر شهیدبهشتی، دکتر سیدمحمدرضا بهشتی داشتم، به من گفت: پس از شهادت پدرم، به دلیل شدت علاقهای که مرحوم علامه طباطبایی، صاحب تفسیر گران سنگ المیزان به شاگرد برجسته و خاص خود (پدرم) داشت، وقتی اطرافیان خواسته بودند به نحوی خبر شهادت را از ایشان مخفی کنند و یا به گونهای دیگر جلوه دهند تا به ایشان صدمه روحی نخورد. مرحوم علامه به آنها گفته بود شما می خواهید چی را از من مخفی کنید؟ من الان دارم دکتر بهشتی را جلوی چشمانم می بینم که لحظه لحظه دارد در آسمان اوج میگیرد.
درود و رحمت بیکران الهی به روح ملکوتی شهید آیت الله بهشتی و یاران بحق پیوسته او که با نثار جان خود پایه های نظام جمهوری اسلامی را مستحکمتر ساختند و با مظلومیت خویش از چهره نفاق منافقین پرده برداشتند و سند رسوایی آنان را با خون خود نگاشتند.1
....................................................................................................
1.به نقل از کتاب سیره ی شهید بهشتی،تالیف جناب آقای غلامعلی رجایی.
به نام خدا
گزیده سخنان شهید بهشتیپیرامون « زنان
هان ای بانوان مسلمان ! ای دختران و خواهران من !
هوشیار باشید !
پوشش شما نشانه ی آن است که دیگر حاضر نیستید جاذبه های زنانگی خود را ...
چاشنی کارآیی هاو مهارت هایتان کنید تا مردان را خوش آید . می خواهید کرامت و عزت و والایی و ارزشتان در همان ارزش های متعالی انسانی باشد . در کارتان ، کارآیی هایتان ، هزتان ، تقوایتان ، بینش و آگاهیتان ، مهر و انسان دوستی و خدا دوستی تان دیگر اجازه ندهید کسانی قیم مآبانه برای شما دل بسوزانند که چرا آزاد نیستید ، یعنی چرا نمی توانید بدون پوشش خود را در معرض دید این قیم های به ظاهر دلسوز قرار دهید.
به آنها بگویید :
آزادی راستین من و تو در آن است که روابطمان در جامعه از هر نوع شائبه ی بهره وری های جنسی به دور باشد و پوشش زن عامل موثری است در این جهت ، نمی گویم تنها پوشش کافی است ، پوشش یک عامل است و پوشش زن عامل موثری است و قرآن بر روی آن سخت تکیه دارد ...
نگاهت ، آهنگ سخنت ، طرز برخوردت و همه ی اینها باید پاک و متعالی باشد .
حال کسانی که پوشش زنان ما را و نقش آن را و معنی والای آن را تحریف می کنند و آن را به صورت بندی بر پای زن و بر ضد آزادی او معرفی می نمایند یا به راستی هوس کیشانی ناآگاهند و یا هوی پرستانی آگاه ، که آگاهانه می کوشند تا رابطه ی زن و مرد در خدمت هوی و هوس آن دو باشند . راستی اگر قرار است بانویی در خدمت پزشکی ، آموزشی ، مخابرات و یا خدمات سودمند دیگر باشد و به راستی اگر قرار است این کارآیی و مهارت و فن در خدمت جامعه قرارگیرد چرا این بانوی فعال دارای پوشش اسلامی نباشد ؟ ... آیا کارشان مورد نظر است ؟ یا چشم اندازی و طنازی آن ها ؟
پس پوششی که اسلام برای بانوی مسلمان می خواهد بیش از هر چیز در جهت نگهبانی از عزت و کرامت زن و عزت و کرامت جامعه به صورت یک کل است ...
بهشتی وما
به نام خدا
سلام رفقا
قرار شده اینجا با اندیشه و سیره ی دکتر محمدحسینی بهشتی بیشتر آشنا بشیم.
خوشحال می شیم همراهمون باشید.
تا بعد حق نگهدارتون.